بسم الله العلی العظیم
تبری چیست؟
تبری به معنی دوری جستن است. شما وقتی ظالمی را میبینید که به شخصی ظلم میکند،اگر قدرت کمک به مظلوم را داشته باشید،دریغ نمی کنید اما اگرقدرت کمک به مظلوم را نداشته باشید هرگز به یاری ظالم نمیرود بلکه از او دوری میجوید.این دوری جستن در حقیقت تبری نام دارد.
با تبری شما ظالم را از رحمت و محبت خود محروم می کنید.
تبری به دو صورت انجام میشود،گاهی خود شخص از کسی ابراز انزجار میکند،گاهی از خداوند درخاست می کنید که ظالمی را از رحمت خود دور کند و مورد عذاب قرار دهد.
روش تبری هم اینگونه است که ظالمی را که قصد دوری از آن رادارید لعنت می کنید.
گاهی هم از خدا می خواهید آن را لعنت کند که درواقع دعا به درگاه خداوند است.
مثلا:لعنت الله علی الشیطان،یا اللهم العن الشیطان.
که بهترین روش تبری نیز اینگونه است.
تبری در اسلام
تبری همان لعن بارها درقرآن آمده و خداوند اقوام و افرادی را لعنت کرده وبه مومنان امر نموده آنها را لعنت کنند:
أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿آل‌عمران: ٨٧﴾
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿البقرة: ١٦١﴾
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا ﴿الأحزاب: ٥٧﴾
آیات کثیری در باب لعن در قرآن موجود است که این تنها نمونه ای بود.
سوال: چرا شیعه خلفای راشدین را لعن می کنند؟؟؟؟؟
قبل از پاسخ به این سوال بسیار مهم نظر شما را به حدیثی از پیامبر (ص) که در کتب اهل سنت نیز موجود است جلب می کنم:
قال رسول الله(ص): من ناصب علیاً الخلافة بعدی فهو کافر،و قد حارب الله و رسوله،و من شک فی علی فهو کافر.
معنی:کسی که خلافت را از علی(ع) غصب کند کافر و محارب خدا و پیامبر است،و کسی که در ولایت و خلافت او شک کند نیز کافر اشت
منبع:مناقب علی ابن ابیطالب،لابن المغازلی:ص 45و46 شماره 68.
واما پاسخ به سوال:
خداوند در سوره احزاب آیه 57 می فرماید:
إِنَّ ٱلَّذِينَ يُؤْذُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ فِى ٱلدُّنْيَا وَٱلْءَاخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًۭا مُّهِينًۭا
آنان که خدا و رسول را (به عصیان و مخالفت) آزار و اذیّت می‌کنند خدا آنها را در دنیا و آخرت لعن کرده (و از رحمت خود دور گرداند) و بر آنان عذابی با ذلّت و خواری مهیّا ساخته است.
پیامبر بارها فرمودند:فاطمه پاره تن من است آنکه او را بیازارد مرا آزرده و هر که مرا بیازارد خدا را آزرده.
کاملا واضح است آزار دختر پیامبر مساوی با آزار پیامبر،و آزار پیامبر نیز آزار خداوند است.خدا هم این افراد را لعنت نموده.
حال به برسی نقش خلفا در آزار دختر پیامبر می پردازیم:
بعد از شهادت پیامبر و مصیبت سقیفه
ابوبکر به ناحق خلیفه شد و عمر با زور شمشیر از مسلمانان برای ابوبکر بیعت گرفت.ولی امیرالمومنین حاضر به بیعت نشد.
(ابوبکر چون انسانی نرم خو و زرنگ و دور اندیش بود عمر را برای بیعت گرفتن از علی علیه السلام فرستاد زیرا عمر شخصی تند خو و خشن بود.عمر نیز قنفذ را برای این کار فرستاد اما قنقذ نتوانست بیعت بگیرد.پس عمر به همراه چهل مرد جنگی و مسلح و تعداد زیاد از مردم،و با هیزم و آتش به سراغ خانه امیرالمومنین روانه شد.
عمر دستور داد هیزم ها را اطراف درب و خانه بگزارند سپس با صدای بلند فریاد زد که یا بیعت کنید یا خانه را به آتش می کشم.
حضرت زهرا سلام الله علیه فرمود:ای عمر،ما را با تو چه کار است ؟ جواب داد:در را باز کن و اگر نه خانه تان را به آتش می کشم!
حضرت فرمود:ای عمر،از خدا نمی ترسی که به خانۀ من وارد می شوی.
اما عمر ابا نکرد و آتش طلبید و در و هیزمها را آتش زد حضرت زهرا(س) پشت در آمد تا آنان را متوجه کند که به کدام خانه هجوم آورده اند؛
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ ﴿الأحزاب: ٥٣﴾)
ای کسانی که ایمان آوردید هرگز به خانه‌های پیغمبر داخل مشوید مگر آنکه اذنتان دهند.
در همین لحظات عمر درب نیم سوخته را با لگد باز کرد و دختر پیامبر در میان درب و دیوار قرار گرفت و میخ گداخته در سینه او فرو رفت،عمر نیز وارد خانه پیامبر شد و با غلاف شمشیرش به پهلوی حضرت زد و با تازیانه به بازوی دختر پیغمبر خدا زد و وارد خانه شد.
(شما می توانید مشروح مطلب را در کتاب اسرار آل محمد ص 225 تا ص236 و کتاب 360 داستان از فضایل مصائب و کرامات فاطمه زهرا سلام الله علیه مطالعه نماید)
باقی مصیبت را همه میدانید و می توانید به راحتی در کتب تاریخی پیدا نماید.
شما به خدا قسم آیا این مصیبت، آزار دختر پیامبر محسوب نمی شود که همان آزار پیامبر و به نص قرآن آزار خداست و خدا آزار دهندگان خود و پیامبر را مورد لعن خود قرار داده.
در بارۀ غضب حضرت زهرا بر ابوبکر و عمر در صحیح بخاری ج 5 ص 177 و سنن بیهقی ج 6 ص 300 از عایشه نقل شده است:فاطمه در اواخر عمر خود بر ابوبکر و عمر غضب کرد و آنها را نبخشید وبا آنها حرف نزد تا از دنیا رفت.
حضرت زهرا(س) به ابوبکر و عمر فرمود: من خدا و ملائک را شاهد میگیرم که شما مرا سخت آزردید و از شما خشنود نمی شوم و در ملاقات با پدرم بعد از مرگم شکایت شما را به آن می کنم اعلام انساء ج 4 ص123.
حال سوال ساده ای از شما خانندۀ عزیز:آیا این فاجعه خود به تنهای برای لعن مسببین کافی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جدای از خیانت به پیامبر و بیعت شکنی و غصب خلافت که در حدیث بالا پیامبر غاصبان خلافت را کافر و محارب خدا و پیامبر، معرفی می نماید.
و سوالی از سنیها:شما که ادعای پیروی از سنت پیامبر را دارید!!!!!!!!!!!!!!!!!
چرا از دشمن پیامبر تان پیروی می کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا قاتلان دختر پیامبرتان را امیر مومنان میدانید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما که خود را پیرو سنت میدانید چرا از سنت تبری از کافران و دشمنان خدا و پیامبر پیروی نمیکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا به جای لعن قاتلان دختر پیامبر آنان را تقدیس می کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من در اینجا قصد دارم به سنت خدا و پیامبر عمل نمایم هر کس با این کار مخالف است اول باید از قرآن ایراد بگیرد بعد از من.
اللهم العن من ظلم فاطمه<س> و غصب حق ها و مزق سکها
اللهم العن اول ظالمن ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع لهو علی ذالک
اللهم العن غاصبین خلافت امیر المومنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه
اللهم العن عمر ثم ابابکر و عثمان
نظرات شما عزیزان:
ورود
اعضا:
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
تبادل
لینک هوشمند